در توحيد افعالى توجّه به اين نكته اساسى ضرورى است كه اگر ما، تنها خداوند را مؤثّر در جهان هستى مىدانيم و تأثير ديگران را نيز به اذن خدا مىدانيم و با عمق جان خودمىگوييم:
»فَسُبْحانَ الَّذى بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَىْء«.
] - يس / 83. [
»منزّه است خداوندى كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست اوست و به سوى او بازگردانده مىشويد«.
بايد به توحيد افعالى در عالم تشريع نيز معتقد باشيم و بدانيم همانطور كه ربوبيّت در دايره تكوين متخصّ به ذات اقدس خداوند است، ربوبيّت در عرصه تشريع نيز متخصّ بهاوست:
»اِنِ الْحُكْمُ اِلّا ِللَّه«.
] - يوسف / 40. [
»فرمانى نيست مگر از جانب خداوند«.
»قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْك«.
] - آل عمران / 26. [
»بگو خدايا مالك حكومتها تويى«.
به عبارت ديگر، جعل قانون و حكومت كه به آن »ربوبيّت تشريعى« مىگوييم مختصّ به ذات احديّت است، زيرا به ضرورت عقل، هيچ كس حقّ تسلّط بر ديگران را ندارد مگر مالك الملوك يا كسى كه از طرف او حقّ تسلط و جعل قانون داشته باشد، نظير انبياء و اوصياء.
از اين جهت قرآن شريف افرادى را كه چنين حقّى براى خود قائل هستند فاسق، ظالم و كافر مىشمارد:
»وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون«.
] - مائده / 47. [
»آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده، حكم نمىكنند فاسقند«.
»وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهْ فَاُولئِكَ هُمُ الْظَّالِمُون«.
] - مائده / 45. [
»آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده، حكم نمىكنند ستمگرند«.
»وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئِكَ هُمُ الْكافِرُون«.
] - مائده / 44. [
»آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده، حكم نمىكنند كافرند«.